امروز یادم افتاد چه قد میتونستم تو بچگی اعصاب خردکن باشم :))) قضیه از اونجایی شروع شد که من تک فرزند بودم با یه پدر و مادر شاغل که نیاز به مراقبت داشتم اونم وقتی 5 یا شاید 6 سالم بود. پس خانوادۀ محترم برای مراقبت از من به فکر استخدام یه پرستار افتادن که خب بنده از همون اولم خوشم نمیومد، میگفتم خودم تنها از پس همه چی بر می آم و از اینجور حرفایی که همۀ بچه ها میگن تا یه غریبه پیششون نمونه، حتی اگه طرف یه پرستار باشه. خیلی خوب یادمه که 4 تا اومدن و هیچ کدوم از 4 تاشونم دووم نیُوردن. مثلاً من که تو اتاقم بودم، میومدن پیش من، وقتیم که اونا پیش من بودن من میرفتم تو اتاق مامان و بابام. کل خونه رو من متر میکردم به این شکل :))) یا اصلاً لب به هیچی نمیزدم (نوعی اعتصاب غذا)، بعد یه ماهم که میدیدن واقعاً نمیتونن با یه همچین بچۀ سرخودی کنار بیان، میذاشتن و میرفتن. بچه کم نبود براشون و کنار اومدن با منم که خودش یه پروسۀ دو ساله بود و به هیچ وجه من الوجوه ارزششو نداشت کلاً با سکوت همه چیو پیش میبردم. شاید اگه اونموقع گریه و زاری میکردم، انقدر کارم تمیز از آب در نمیود و تهشم به جایی ختم نمیشد که مجور باشم از 6 سالگی خونه تنها بمونم! بچۀ شری نبودم "اون زمان"، حودم بودم و خودم زیاد جالب نبود ولی به بدی بودنِ یه نفر دیگه تو خونه هم نبود.

◼ باید بعضی وقتا با بعضی آدما هم دقیقاً همینجوری رفتار کرد. باید سکوت کرد، باید انقدر صبر کنی، انقدر سکوت کنی که "خودشون" بدون هیچ اجباری برن گاهی وقتا درسته تنها میشی ولی خودت با خودت میتونی بهتر کنار بیای، راحتتر میتونی همونی باشی که خودت میخوای. 

◼ Photo: 

مردم براش =)

◼ یه خروار جزوۀ ننوشته، درسِ نخونده، فیلمای ندیده و کتابای بازنشده دارم، نظرتون راجعبه خودکشی چیه؟

◼ Photo: 

Racism or what

◼ 

زیبایی مطلق ‍♀️

◼ بعد از ظهر با فروغ :))))))

- در مملکت ما  و به طور کلی شاید در همۀ دنیا آدم هایی یافت می شوند که به طرز عجیبی به آنچه که در مغزشان فرو رفته و در اطرافشان وجود دارد خو گرفته اند و موجود» تنها چیزی است که به نظر آن ها وجود دارد و زیبا» آن نقش و یا موضوعی است که در دیدۀ آن ها زیبا می نشیند و با موازین و قواعدی که خودشان برای زیبایی وضع کرده اند تناسب و همآهنگی دارد و صحیح» آن صحیحی است که اندیشۀ وسیع و یا محدود آنان بتواند صحتش را قبول کند و با هر چیز تازه، هر فکر تازه، در زندگی، کار، عشق، شعر، موزیک، و غیره. به شدت مخالفت می کنند بی آنکه قدمی برای درک و استنباط آن برداشته باشند.

◼ مگه میشه یه مطلبو بدون آهنگ تموم کرد؟

 

 


مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها